شاهنامه فردوسی راهنمای هویت یاب در دنیای پرآشوب امروز

ایسنا/خراسان رضوی رئیس انجمن آثار و مفاخر ایران گفت: شاهنامه برای امروز و فردای ما نیز معنا دارد؛ جوامع امروزی و نسل‌های جوان در جست‌وجوی نوعی اصالت و هویت‌اند و در این دنیای پرآشوب، هویت‌یابی، بازشناسی اصالت‌ها و رجوع به ریشه‌ها برای آنان اهمیتی ویژه یافته است.


محمود شالویی سه‌شنبه ۲۳ اردیبهشت‌، در همایش ملی «بازشناسی نقش شاهنامه فردوسی در جهان معاصر» در هتل پردیسان مشهد اظهار کرد: در بررسی دغدغه‌های زندگی به این موضوع مهم و اساسی می‌رسیم که خداوند از ما خواسته است ادب را در زندگی خود رعایت کنیم. این آموزه به تمام پیامبران الهی تعلیم داده شد تا به پیروان خود بیاموزند، زیرا بی‌ادبی حتی باعث کسوف خورشید می‌شود. همانطور که مولانا می‌فرماید: «از ادب، خورشید تابان شد فلک / وز ادب، معصوم و پاک آمد ملک». امیدوارم این فضیلت اخلاقی همواره در زندگی ما جاری و ساری باشد.


«شاهنامه» آمیزه‌ای از حکمت، عرفان و ادب


وی با اشاره به جایگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی افزود: وقتی به یکی از حکیمان بزرگ، حکیم ابوالقاسم فردوسی می‌نگریم و شاهنامه او را مرور می‌کنیم، در سراسر این اثر گران‌سنگ و در کنار موضوعات مهم حماسی، تاریخی، اسطوره‌ای و پهلوانی، مواردی چون ادب، عرفان و معنویت موج می‌زند. فردوسی اساس کار خود را بر سه اصل حکمت، معرفت و معنویت استوار کرده است. او یک حکیم به تمام معناست و وقتی سخن از حکیم به میان می‌آید، ناخودآگاه ذهن ما به سوی حکیم ابوالقاسم فردوسی معطوف می‌شود.


رئیس انجمن آثار و مفاخر ایران تأکید کرد: اگرچه شخصیت‌های بسیاری در طول تاریخ با عنوان حکیم شناخته می‌شوند، اما حکمت فردوسی چنان ساری و جاری است که در قصه‌ها و حکایت‌هایش، شخصیت‌هایی را می‌پروراند و تحسین می‌کند که بعدها در حوزه معرفتی بعنوان الگو و سرمشق معرفی می‌شوند. به‌طوری‌که وقتی می‌خواهند نمونه‌ای از یک انسان کامل معرفی کنند، می‌گویند: «شیر خدا و رستم دستانم آرزوست».


جلوه علی (ع) و رستم در اندیشه فردوسی


شالویی افزود: این شیر خدا، حضرت علی (ع) و رستم دستان، هر دو در اندیشه فردوسی تجلی یافته‌اند. امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) و رستم، اگرچه با همه بزرگی و عظمتی که دارند، هنوز هم برای ما کاملاً شناخته شده نیستند. شناخت خواسته‌ها و اهداف بلند و متعالی آن‌ها در زندگی، نیازمند بررسی دقیق است.


وی تأکید کرد: درباره فرمایشات حضرت امیر (ع) و نحوه زندگی ایشان بسیار گفته و شنیده شده است، اما اینکه بتوانیم آنچه را که درباره‌اش گفته و شنیده‌ایم در وجود خود متجلی کنیم و چون او شویم، کاری سخت و دشوار و شاید ناشدنی است.


شالویی همچنین در مورد نگاه فردوسی به رستم گفت: در مورد رستم نیز که مولانا از او بعنوان یک آرزو و آرمان یاد می‌کند، باید همه زوایا و ابعاد و ویژگی‌هایی که فردوسی درباره او آورده است را بررسی کنیم. البته فردوسی در برخی موارد از رستم انتقاد کرده است. او ضمن ستایش شجاعت و شهامت رستم، در بعضی حکایت‌ها مانند ماجرای قتل سهراب، نکاتی را درباره او مطرح می‌کند. یکی از آن‌ها، همان نکته‌ای است که از زبان سهراب بیان می‌کند: «ز هر گونه‌ای بودمت رهنمای / نجنبید یک ذره مهرت ز جای».


به گفته رئیس انجمن آثار و مفاخر ایران، فردوسی رستم را به دلیل بی‌مهری و کم‌توجهی به عواطف انسانی مورد انتقاد قرار می‌دهد و معتقد است که این بی‌مهری ناشی از کبر، غرور یا جهل و ناآگاهی است.


شاهنامه؛ پیوند عقل و دین


وی ادامه داد: بنابراین فردوسی با سه ویژگی حکمت، معرفت و معنویت شناخته می‌شود. حکمت او در سراسر سروده‌هایش مشخص و متجلی است. معرفت او از این جهت است که در عین حال که مباحث عرفانی را بصورت مستقیم مطرح نمی‌کند، اما در درون حکایت‌هایش، نشانه‌های عرفانی و معرفتی را می‌توان بخوبی یافت.


شالویی افزود: از سوی دیگر با توجه به اینکه فردوسی با دو ویژگی مهم یعنی دین‌مداری و خردورزی شناخته می‌شود، در شاهنامه هیچ‌جا نمی‌بینیم که از این دو اصل فاصله گرفته باشد. باید به تعامل این دو در کنار یکدیگر توجه کنیم. برخی این دو مورد را ملازم هم دانسته و گفته‌اند: «هر چه شرع حکم کند، عقل نیز حکم می‌کند و هر چه عقل حکم کند، شرع نیز».


عقلانیت فردوسی؛ از منطق تا عرفان


رئیس انجمن آثار و مفاخر ایران تصریح کرد: این خردمندی و خردورزی مورد توجه جدی حکیم ابوالقاسم فردوسی بوده است. حتی افرادی که پس از فردوسی، هم‌عصر او یا پیش از او به موضوع عقل به دیده تردید نگریستند و راه آن را پیچیده دانستند و گفتند: «ره عقل جز پیچ در پیچ نیست / بر عارفان جز خدا هیچ نیست»، برای استدلال‌های خود از مبادی عقلانی بهره برده‌اند و این قابل انکار نیست.


شالویی اضافه کرد: حتی افرادی که دلیل و برهان را رد کرده‌اند، مانند مولوی که در یکی از سروده‌هایش آورده است: «پای استدلالیون چوبین بود / پای چوبین سخت بی‌تمکین بود»، خود جلال‌الدین مولوی هم از یک روش منطقی برای این امر استفاده کرده است.


وی ادامه داد: منطق بعنوان یک حالت قانونی که از «تعصب و مراعات ازذ الخط فی الفکر» جلوگیری می‌کند، بر پایه خرد و عقل استوار است و از ابزارهای عقلانی محسوب می‌شود. پس نمی‌توان تردید کرد که او هم با عقل سراغ عقل آمده است و راه دیگری جز این وجود ندارد.


فردوسی، میراث‌دار دین‌مداری و معنویت


شالویی خاطرنشان کرد: به هر روی، فردوسی با حکمت، معرفت و معنویتش بعنوان انسانی خداشناس و دین‌مدار، اعتقادات اصیل خود را در این مسیر معرفتی به کار گرفته است. اما وظیفه ما در جهان امروز که همکاران ارجمند نیز برای بازخوانی شاهنامه در دنیای معاصر و شناخت آن تلاش می‌کنند، این است که فاصله‌ای را که اکنون ایجاد شده بررسی کنیم.


در میان فارسی‌زبانان فردی پیدا نمی‌شود که به فردوسی افتخار نکند


وی تأکید کرد: در میان ایرانیان و فارسی‌زبانان، شاید کسی را پیدا نکنیم که به فردوسی افتخار نکند. فردوسی افتخار همه ما و شاعر ملی ما است و اگر هیچ شاعر و اندیشمند دیگری را برای معرفی نداشته باشیم ـ که البته بسیار داریم ـ حکیم ابوالقاسم فردوسی ما را کفایت می‌کند. در همه‌ جای دنیا هم ایران با فردوسی‌اش بیشتر و بهتر شناخته می‌شود.


رئیس انجمن آثار و مفاخر ایران با اشاره به این سؤال که جز نام و نشان فردوسی چه میزان از معارف و اندیشه‌های فردوسی را می‌شناسیم، اظهار کرد: این موضوع بسیار مهمی است که محققان و پژوهشگران ما باید بیشتر درباره آن بحث و بررسی کنند و این سؤال را پاسخ دهند که چرا نام‌هایی که فردوسی در شاهنامه تحسین و کرده است را امروزه روی فرزندانمان نمی‌گذاریم و چقدر از نام‌هایی که تقبیح کرده است، دوری می‌کنیم؟

منبع خبر: خبر گزاری ایسناآخرین اخبار,پربازدید ترین اخبار, اخبار روز

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *